خبرگزاری فارس: در پی طرح مسائل و تحلیلهای نادرست پیرامون بازداشت و آزادسازی تفنگداران متجاوز انگلیسی و تلاش برای وارونه جلوه دادن دستاوردهای غرورآفرین آن برای نظام جمهوری اسلامی، تلاش میشود ضمن مرور ابعاد واقعه، بخشی از دستاوردهای آن مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
* مقدمه: انگلستان به عنوان پیر استعمار و یکی از قدرتهای فائقه جهانی در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، بیش از دویست سال خاورمیانه را تحت سلطه و استعمار خود قرار داد. این کشور که از آن بعنوان روباه پیر یاد میشود، با تجاوز به تمامیت ارضی و ظلم و تعدی به حقوق مردم کشورمان و همچنین حمایت از حکام مستبد و دست نشانده، تاریخ معاصر ایران را مملو از زخمهای التیام ناپذیر کرد.
بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم در نقش متحد استراتژیک آمریکا، مرحلهای دیگر از حیات سلطهگرایانه خود را آغاز نمود. فروپاشی بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی و متعاقب آن تلاش آمریکا برای ساماندهی نظم یکجانبه گرایانه، استعمار پیر را بر آن داشت تا تجدید حیات استعماری خود را پیجویی کند.
مقابله با بیداری اسلامی، تسلط بر منابع منطقه و ساخت «خاورمیانه جدید» که از الزامات نظم یکجانبهگرایانه بود، آمریکا و انگلیس را وادار به لشکرکشی به خلیج فارس و اشغال عراق نمود.
پس از اشغال عراق، انگلیسیها به انحاء مختلف به مرزهای هوایی و دریایی جمهوری اسلامی تجاوز کردند. در دیماه 1383، هشت نفر از نظامیان این کشور با ورود به آبهای سرزمینی ایران توسط دریادلان غیور نیروی دریایی سپاه دستگیر شدند که پس از عذرخواهی و متعهد شدن دولت انگلیس، آزاد گردیدند.
با تجاوز پانزده نظامی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در سوم فروردین ماه 1386، نقض حریم آبهای ایران توسط انگلیس، شکل جدید و پیچیدهای به خود گرفت. این رویداد، از دستگیری متجاوزین تا آزادی آنها و وقایع پس از آن، حاوی نکات بسیار حائز اهمیت و در نوع خود جالب و عبرتآموز است که مطالعه و بازخوانی آن قطعاً اثر بخش خواهد بود.
در پی طرح مسائل و تحلیلهای نادرست پیرامون این رویداد و تلاش برای وارونه جلوه دادن دستاوردهای غرورآفرین آن برای نظام جمهوری اسلامی، تلاش میشود ضمن مرور ابعاد واقعه، بخشی از دستاوردهای آن مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
* تحرکات نافرجام انگلیس برای آزادسازی تفنگداران:
لندن در نخستین اقدام برای آزادسازی تفنگداران خود با برداشت تطبیقی غلط از دوران استعماری گذشته، کوشید از ادبیاتی استفاده کند که مفهومی جز تهدید و قلدری نداشت.
دولت انگلیس ابتدا با بحرانی جلوه دادن موضوع، به آن ابعاد بینالمللی بخشید و سعی کرد از قدرت دیپلماتیک و رسانهای خود برای انحراف و فریب افکار عمومی و وادار کردن ایران به تمکین در برابر خواستههای خود بهرهگیری نماید. در این راستا دولت و مطبوعات این کشور، تحرکات و اقدامات زیر را مورد توجه قرار دادند:
- تعلیق مبادلات تجاری و اعمال برخی محدودیتهای سیاسی؛
- تهدید به اقدام نظامی علیه ایران
- تهدید به مسدود نمودن دارائیهای ایران
- تلاش برای استفاده از اهرم شورای امنیت
- تلاش برای تعلیق روابط سیاسی و تجاری اتحادیه اروپا با ایران
با گذشت دو روز از دستگیری تفنگداران بریتانیایی، دولت این کشور از تعلیق مبادلات تجاری با ایران خبر داد. در کنار این امر سفارت انگلیس در تهران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد از ایرانیها برای سفر به انگلستان انگشتنگاری میکند.
سایمونت بارت، رئیس مؤسسه بین المللی تحلیل اطلاعات رسانههای لندن گفت: ما باید عملاً به ایرانیها یک ضربالاجل ده روزه برای آزادی نظامیها بدهیم. در غیر این صورت باید فشار دیپلماتیک بیشتری بر آنها اعمال نماییم. بنابراین اولین کار مسدود کردن دارائیهاست. در مرحله دوم ما باید سفیر ایران و کارکنان دیپلماتیک او را از سفارت ایران در لندن اخراج کنیم.
فاینشنال تایمز نیز در مقالهای خواستار اعمال محدودیتهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران شد. این روزنامه نوشت: ما تا آزادی اتباع خود به تعلیق روابط با ایران ادامه خواهیم داد. این تعلیق شامل تمام دیدارهای رسمی دو جانبه و کلیهی فعالیتهای بازرگانی است. همچنین صدور روادید برای مقامات رسمی ایران بمنظور ورود به خاک انگلیس به حالت تعلیق درخواهد آمد.
همچنین روزنامه انگلیسی تایمز، استفاده از گزینه نظامی برای نجات تفنگداران بریتانیایی را پیشنهاد کرد.
این روزنامه پنج راهکار را برای پیگیری موضوع مطرح نمود که عبارتند از:
ـ ادامه اقدامات دیپلماتیک از طریق فشار توسط طرفهای ثالث
ـ ادامه فشار بر ایران از طریق سازمانهای بینالمللی همچون اتحادیه اروپا و سازمان ملل
ـ فشار برای اعمال تحریم، همچنانکه در قطعنامه 1747 پیش بینی شده بود
ـ قطع روابط دیپلماتیک، اخراج دیپلماتها و مقامات رسمی ایران از انگلیس
ـ گزینه نظامی برای نجات نظامیان دستگیر شده
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقالهای تحت عنوان «اگر از ما متنفرند، بگذارید از ما هراسناک هم باشند»، اعمال تهدیدات نظامی علیه ایران را مفید ارزیابی کرد و نوشت: ما میتوانیم حملات تاکتیکی به تأسیسات ایران داشته باشیم. ما میتوانیم همانند محاصره نظامی، یک منطقه ممنوعه پروازی در ایران به اجرا در آوریم. محدود کردن خود به راه حلهایی کم مایه، موجب خواهد شد رهبران ایران آن را نشانه ضعف ما ارزیابی کنند. اگر آنها از ما متنفرند، پس بگذارید از ما هراسناک هم باشند.
توسل به شورای امنیت سازمان ملل، حرکت قلدرمآبانه دیگر انگلیسیها برای آزادسازی متجاوزین به آب های ایران بود. لندن تلاش کرد با تهیه پیش نویس بیانیهای، آن را به شورای امنیت سازمان ملل متحد تحمیل کند تا بدین وسیله بطور توأمان، ضمن استنکاف از عذرخواهی به علت نقض قوانین از ایران، تهران را بخاطر واکنش قانونی اش مرعوب و مورد تهدید مضاعف قرار دهد.
اما در شورای امنیت، با وجود همسویی اکثر اعضای آن با لندن، در فرجام کار، بیانیه دلخواه و مورد نظر انگلیسیها صادر نشد. بلکه آنچه در بیانیه شورا مشاهده گردید، اشاراتی توأم با حزم و احتیاط بود که آن هم در حد توصیه هایی به تهران محدود می شد. در این بیانیه آمده است: اعضای شورای امنیت نسبت به بازداشت 15 خدمه نیروی دریایی بریتانیا توسط پاسداران انقلاب و ادامه بازداشت آنها توسط دولت ایران عمیقاً ابراز نگرانی می کنند و از دولت ایران می خواهند اجازه دسترسی کنسولی بر اساس قوانین مربوطه بین المللی را بدهد.
دولت بلر به موازات توسل به شورای امنیت، خواستار نشست وزاری خارجه اتحادیه اروپا شد. آنها انتظار داشتند که اعضای اتحادیه اروپا، سفرای خود را از ایران فرا خوانده و جمهوری اسلامی ایران را مورد تحریم تجاری قرار دهند و از صادرات 14 میلیارد یورویی به ایران خودداری کنند. اما نتیجه نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا، تنها صدور یک بیانیه با لحن توصیه ای به ایران بود.
انگلیسی ها در ادامه تحرکات و اقدامات نافرجام خود برای تحت فشار قرار دادن ایران، روز پنج شنبه نهم فروردین، دست به اقدام تحریک آمیز و ماجراجویانه نظامی علیه کنسولگری جمهوری اسلامی در بصره زدند. آنها تصور می کردند که اقدام مذکور منجر به ارعاب مسئولین ایران و تسریع در روند آزادسازی تفنگداران خواهد شد.
* تغییر رویکرد انگلیس:
پایداری و صلابت دولت جمهوری اسلامی در برابر تهدیدات و درشتگوییهای لندن و ابتکار عمل رسانه های ایران در پخش اعترافات نظامیان انگلیسی، دولت این کشور را به تغییر لحن وادار کرد.
در این میان پخش اعترافات تفنگداران نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا از شبکهی العالم و انتشار نامههای برخی از آنها، تبدیل به بمب های خبری گردید که همه رسانه های جهان به انعکاس بسیار گسترده آن مبادرت ورزیدند. تفنگداران انگلیسی در مصاحبه های تلویزیونی و نامه های مکتوب خود، علاوه بر اعتراف به حضور در آبهای سرزمینی ایران، از رفتار خوب ایرانیها تشکر کرده و از مردم و دولت ایران نیز عذرخواهی نمودند. این اقدام، دولت بلر را با چالش های بسیار جدی مواجه کرد و عملاً اوضاع را تحت کنترل ایران قرار داد.
روزنامه تایمز ضمن تصریح بر این موضوع که ایران فشار بر تونی بلر را افزایش داده، انتشار این نامه ها را برای تحقیر بلر ارزیابی کرد .
در پی این امر لندن در اولین گام عقب نشینی خود از مواضع اولیه، برخی ازکشورهای دوست ایران را برای آزادسازی تفنگداران خود واسطه قرار داد. در این راستا کشورهای ژاپن، ترکیه، پاکستان و عراق هر یک بگونهای وارد این ماجرا شدند.
در نهایت نیز مارگارت بکت وزیر خارجه انگلیس در یازدهم فروردین ماه 86 از ایران خواست تا مسأله بازداشت نظامیان انگلیس را بطور مسالمت آمیز حل و فصل کند. وی در حاشیه نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا گفت: به ابراز تمایل خود برای ورود به مذاکره و گفتگوی با ایران ادامه میدهیم.
بدین ترتیب لندن با توجه به محدودیت های جدی که از لحاظ حقوقی و فنی در پیش روی داشت و همچنین فشارها و چالشهای داخلی و پایداری و مدیریت هوشمندانه جمهوری اسلامی، ناگزیر به تغییر لحن گردید و رویکرد به مذاکره را برگزید.
* مدیریت هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران:
مدیریت هوشمندانه ایران در موضوع دستگیری نظامیان متجاوز انگلیسی و بهره گیری از چالش های داخلی این کشور از یک سو تهدید را به فرصت و امتیاز برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد و از سوی دیگر با ایجاد شکاف بین آمریکا و انگلیس، بزرگترین تحقیر قرن را به دولت بریتانیا تحمیل نمود.
در این راستا، اولین اقدام جمهوری اسلامی در جهت مدیریت هوشمندانه بحران، پس از دستگیری متجاوزان، تشکیل ستادهای چند لایه از سطوح عالی تا سطوح کارشناسی و متشکل از دستگاهها و نهادهای ذیربط بود. این ستادها علاوه بر اطلاع رسانی بموقع و توجیه مسؤولین، شرایط لازم برای تصمیم سازی را فراهم نمودند.
علاوه بر این، ستادهای مذکور با رصد تمام رفتارهای انگلیس، آمریکا و سایر کشورهای اروپایی، به انجام اقدامات لازم در خصوص نظامیان متجاوز بریتانیایی به صورت هدفمند و با ظرافت هر چه تمامتر مبادرت ورزیدند. یکی از این اقدامات مقابله با دروغ پردازیهای دستگاه دیپلماسی انگلیس برای فریب جامعه جهانی بود. لندن بعد از دستگیری تفنگدارانش، با انتشار نقشهای جعلی کوشید تا ایران را متهم به ربودن آنها بکند تا از این طریق به زعم خود، افکار عمومی جهان را در برابر تهران به واکنش وادار سازد.
در همین راستا سران کاخ سفید از جمله بوش و اکثر رسانه های آمریکایی با اشاره به مستندسازی دروغین لندن و نسبت دادن گروگانگیری به جمهوری اسلامی ایران، به کمک انگلیسی ها شتافتند.
اما تهران با اطلاع رسانی بموقع پیرامون مختصات و مستندات تجاوز نظامیان انگلیسی، مانع سوء استفاده انگلیس و آمریکا از شورای امنیت برای تحت فشار قرار دادن ایران شد.
طراحی و اجرای اقدامات روشنگرانه و تبلیغی در برابر ترفندها و اقدامات انگلیس و آمریکا، دومین اقدام بسیار مهم در مدیریت هوشمندانهی جمهوری اسلامی ایران بود. عملیاتی شدن این اقدامات که با پخش تدریجی تصاویر اعترافات و انعکاس نامههای تفنگداران بریتانیایی آغاز گردید، لندن را در حالت تدافعی و انفعال نگاه داشت و از یک سو باعث سردرگمی دولت بلر برای تصمیمگیری در خصوص نظامیان شد و از سوی دیگر ایجاد اختلاف و چالش در جامعهی انگلیس را موجب گردید. این امر علاوه بر تأثیر در تغییر رفتار دولت و رسانههای این کشور، ظرفیت های لندن برای برخورد سخت افزاری را به شدت کاهش داد.
در این رابطه، انتشار نامه های نوشته شده از سوی خانم فیترنی به خانواده اش و سپس به پارلمان و مردم انگلیس و عذرخواهی از ملت ایران به علت تجاوز به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی و تشریح برخورد انساندوستانه ایرانیان، جامعه سیاسی انگلیس را دچار دو دستگی در حل مسأله کرد. این وضعیت بتدریج به یک اهرم فشار درونی علیه دولت بلر تبدیل شد و آنها را وادار نمود تا راه دیپلماتیک را برای حل مسأله انتخاب کنند.
پایداری در برابر فشارها و درشت گویی های لندن، بخش دیگری از مدیریت هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران بود. تهران با مواضع مستحکم خود، عملاً نشان داد که فشارها و تهدیدها نه تنها موضوع را حل نمی کند، بلکه بر پیچیدهتر شدن بحران برای انگلیسیها خواهد افزود.
ایران که پیش از طرح موضوع در شورای امنیت و مواضع غیر اصولی انگلیسی ها اعلام کرده بود تنها زن نظامی بریتانیایی را آزاد خواهد کرد، با حرکت غیرمنطقی دولت بلر (طرح این مسأله در شورای امنیت و اتحادیهی اروپا)، نظر خود را تغییر داده و از این اقدام صرف نظر کرد. این حرکت مقتدرانه ایران باعث شد که رسانه ها، احزاب و افکار عمومی، نخست وزیر انگلیس را مقصر قلمداد کرده و عملکرد او را به چالش بکشند.
بهره گیری از روش غافلگیری و وارد نمودن شوکهای فلج کننده پیدرپی به لندن، یکی دیگر از شاخص های مدیریت بحران ایران بود. جمهوری اسلامی با مدیریت هوشمندانه و در اختیار داشتن ابتکار عمل موفق گردید چهار شوک سنگین و گیج کننده به دستگاه دیپلماسی انگلیسی ها وارد کند:
ـ بازداشت نظامیان متجاوز و بی توجهی به تهدیدها و فشارها
ـ انجام دیپلماسی عمومی و تبلیغی هوشمندانه از طریق پخش اعترافات نظامیان انگلیسی
ـ آزادسازی نظامیان دستگیرشده ازموضع اقتدار و کرامت اسلامی
ـ تداوم اقدامات مدبرانه پس از آزاد کردن آنها و انجام مصاحبه نظامیان انگلیسی در لندن
تاکتیک مدبرانه ایران، دولت انگلیس را در شرایطی قرار داد که تمام راهها را بر روی خود بسته ببیند و چارهای جز رویکرد به گفتگو و مذاکره نداشته باشد. از این رو دولت انگلیس پس از نا امید شدن از ابزارها و ظرفیت های تهدید و فشار، ضمن تماس تلفنی با تهران، نامهای مبنی بر عدم تکرار نقض آبهای سرزمینی ایران را به وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران تسلیم کرد.
نمایش اقتدار ایران و بی اعتنایی به فشارها و تهدیدها و همچنین اتخاذ تمهیدات بموقع در برابر اقدامات لندن، موجب شد تا جهانیان به ضعف های انگلیس پی ببرند. بر این اساس، اکثر تحلیل گران تصریح کردند که انگلیس بزرگترین تحقیر را پس از جنگ جهانی دوم تجربه کرده است.
مدیریت یکپارچه و هوشمندانه نظام جمهوری اسلامی ایران بویژه دکتر احمدی نژاد، سرانجام باعث گردید که حتی رسانه های معروف انگلیسی نیز به شکست آمریکا و انگلیس اعتراف کنند. در این رابطه روزنامه انگلیسی ایندیپندنت نوشت: ایران با تدبیر خود آمریکا و انگلیس را تحقیر کرد.
این مدیریت هوشمندانه و منسجم در ماجرای مذکور، آنچنان غربی ها را تحت تاثیر خود قرار داد که نشریهینیویورک سان در مقاله ای با عنوان «سیزده روز بحران منجر به یک استراتژی ناقص شده است»، نوشت: همگان حق دارند گیج شده باشند. برخورد با ایران جدا کردن یک گره از یک قالی ابریشم ایرانی است. گره ها چنان در هم بافته شده اند که شما نمی توانید بفهمید کدام پشت فرش است و کدام روی آن.
* چرایی آزادسازی متجاوزان انگلیسی:
پس از گذشت 12 روز، 15 نظامی بازداشت شده بر اساس یک سناریوی محاسبه شده و در چارچوب معادله تعریف شده مبتنی بر عزت و حکمت در راستای منافع ملی از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران مورد عفو قرار گرفتند.
ایران که با دستگیری متجاوزان انگلیسی و پایداری و عبور عزتمندانه از مرحله تهدیدها و فشارهای آمریکا و انگلیس، اقتدار خود را به منصه ظهور رسانیده بود، با در دست داشتن ابتکار عمل در آزادسازی آنها، اقتدار و عزت مضاعفی را به نمایش گذارد.
روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف در سرمقاله خود با عنوان «آزادی ملوانان و تحقیر بریتانیا» تصریح کرد: علیرغم موضوع شادمانی خانواده های ملوانان و تبریک دولت کارگری (دولت بلر) به خودش، باید دانست که بریتانیا از نظر روانی تحقیر شده است.
این سرمقاله اولین تحقیر انگلیس را عدم توانایی نیروی دریایی انگلیس برای حفاظت و حمایت لازم از دو قایق اعزامی ناو کورنوال، دومین تحقیر را اعتراف نظامیان به ورود به آبهای ایران و سومین تحقیر را عفو ایشان از سوی ریاست جمهوری ایران و عذرخواهی این افراد ارزیابی کرد.
حکمت عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران در آزاد کردن انگلیسیها، از یک سو تهدید را به فرصت استراتژیک تبدیل کرد و از سوی دیگر منجر به کسب وجاهت و احترام بین المللی برای ایران گردید. تهران با بهرهگیری از این شرایط، بستر بسیار مناسبی را برای اعلام ورود به باشگاه هستهای جهان فراهم آورد.
روزنامهی انگلیسی ایندیپندنت در واکنش به آزادسازی نظامیان انگلیسی در صفحه اول خود با تشکیل دو نیم صفحه، در نیمه اصلی در کنار تصویر دکتر احمدی نژاد با درشت ترین حروف، کلمه victory (پیروزی) را نوشت و در نیمه دوم نیز تصویر وارونه بلر را به چاپ رسانید.
در بخش دیگر این صفحه دستاوردهای دو دولت مورد مقایسه قرارگرفت. در این مقایسه ستایش بینالمللی بخاطر عفو دستگیرشدگان، مرهون ساختن بریتانیا به ایران، تأکید مجدد جمهوری اسلامی بر اقتدار منطقهای و تأثیرگذاری بر منافع آمریکا و انگلیس و کسب حمایت بالقوه در مسأله پرونده هستهای با آزاد سازی کریمانه نظامیان مذکور، از دستاوردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دانسته شد.
اقدام ایران در آزادسازی بازداشت شدگان انگلیسی، الگو و مدلی را فراروی بازیگران رسمی و غیررسمی بینالمللی قرار داد که آنها از این پس میتوانند با الهام گرفتن از آن، رفتار خود را با جمهوری اسلامی ایران تنظیم نمایند.
بازی تهران در چارچوب این الگو، این نکته را به بازیگران جهانی، بویژه اروپائی ها آموخت که ایران در مقابل تهدیدها و فشارها پایداری خواهد کرد، لیکن تعامل و مذاکره با ایران می تواند به فرجامی نتیجه بخش و در برگیرنده منافع طرفین منتهی گردد.
به عبارت دیگر تهران، این مدل را برای الگوسازی و تصمیمسازی در موضوع هستهای به بازیگران بین المللی عرضه داشت. روزنامه واشنگتن پست با انتشار گزارشی در این باره، ضمن تأکید بر اینکه ایران برنده اصلی این ماجرا بود، اظهار داشت: آزادی انگلیسی ها واکنش برخی نیروهای خاص در غرب را برانگیخت. آنهایی که اصرار دارند گفتگو و تعامل باید تنها شیوه در برخورد با ایران باشد، به آزادی ملوانان بعنوان اثبات این امر اشاره میکنند.
در این ارتباط لرد لامونت وزیر دارایی سابق انگلیس در مصاحبه با شبکه چهار رادیو بیبیسی، مهمترین نتیجه آزادی نسبتاً سریع و مسالمتآمیز پانزده نظامی انگلیس توسط ایران را اثبات نادرستی مواضع نومحافظهکاران آمریکایی درباره نتیجه نداشتن گفتگو با تهران دانست .
سناریو محاسبه شده ایران برای آزاد سازی این نظامیان که با اعیاد اسلامی (ولادت پیامبر اعظم(صلیالله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام)) مصادف شده بود، از یک سو به تولید کرامت اسلامی منجر گردید و بزرگواری مسلمانان را به رخ مدعیان حقوق بشر کشانید و از سوی دیگر پاسخ بسیار مناسبی به اهانت های نظام سلطه و رسانه های وابسته به آن، به ساحت مقدس پیامبر اعظم(صلیالله علیه وآله) بود.
در همین راستا روزنامه انگلیسی ساندی تایمز به نقل از اسقف روچستر نوشت: مقامات ایران در این مسئله به امور اخلاقی، پایبندی بیشتری از رهبران بریتانیا نشان داده اند.
توماس برنز، اسقف کاتولیک ارتش بریتانیا نیز در مصاحبه با این نشریه اظهار داشت: اگرچه ایرانیها اعتقاد داشتند که مرزهای آبی آنها مورد تعدی قرار گرفته است، اما ترجیح دادند طبق اعتقادات خود با آنان رفتار کنند و آنها اعتقاد به بخشندگی خداوند را در اعمال خود به نمایش کشیدند.
در این بین برخی از تحلیلگران وابسته به غرب تلاش کردند با القاء این شبهه که آزادی نظامیان انگلیسی به دلیل تهدیدات نخست وزیر انگلیس صورت گرفته، مدیریت هوشمندانه ایران در این مسأله را نادیده بگیرند.
این افراد با استناد به سخنان بلر که 48 ساعت قبل از آزاد سازی متجاوزین انگلیسی گفته بود «اوضاع در 48 ساعت آینده پر اهمیت و حساس خواهد بود»، مدعی هستند که این آزادسازی تحت فشار انگلیس و قدرتهای خارجی بوده است.
در این خصوص بررسی چند نکته میتواند بی اعتباری ادعای فوق را آشکار سازد:
1- عبارتی که از طرف بلر گفته شد، در واقع بصورت گزینشی و بدون اشاره به ابتدا و انتهای سخنان او بوده است. وی پیش از بیان جمله فوق خاطر نشان کرد: انگلیس به هیچ وجه قصد رویارویی با ایران را ندارد و درصدد حل مسالمت آمیز مسأله دستگیری تفنگداران انگلیسی است.
2- بلر در حالی از حساس بودن 48 ساعت آینده خبر می داد که سخنگوی وزارت خارجه انگلیس، حساسیت مورد نظر او را در عرصه دیپلماتیک و آغاز راه کارهای سیاسی جدید اعلام کرده بود و دولت انگلیس همزمان با این اظهار نظر، طی نامه ای به وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران متعهد گردید که تعرض به آبهای سرزمینی ایران تکرار نخواهد شد. در واقع تونی بلر در آخرین اظهارات خود از تهدید دست کشیده و به طور ضمنی و تلویحی، خواسته ایران را پذیرفته بود.
3- با توجه به شرایط بحرانی جامعه انگلیس در آن زمان، به هیچ وجه امکان برخورد سخت لندن با تهران وجود نداشت و نظرسنجی های متعدد صورت گرفته، همگی بر حل مسالمت آمیز مسأله از طریق گفتگو تأکید داشتند. مواضع پارلمان انگلیس و خانم مارگارت بکت، وزیر خارجه این کشور و تماس های تلفنی وی با آقای متکی همه نشانه روشن برای تحلیل درست از عبارت بکار رفته توسط بلر بوده است.
در همین ارتباط نشریه انگلیسی اینوستر بیزنیس دیلی در مقاله ای نوشت: در این ماجرا انگلیس نیز ابهت نظامی خود را از دست داد. مطمئناً اینگونه است. 15 نفر از نیروهای زبده دریایی دستگیر و برای دو هفته بازداشت شدند و انگلیس مجبور به گدایی و التماس در پشت صحنه شد. ایران آبروی نیروی دریایی انگلیس را برد و با مصونیت یک اقدام جنگی صورت داد. پس چه کسی برنده است؟!
* عملیات روانی انگلیس پس از آزادی نظامیان متجاوز:
پس از آزادی نظامیان انگلیسی، دو وضعیت اتفاق افتاد. وضعیت اول مربوط به واکنش شهروندان انگلیسی و دولتها و شخصیتهای جهانی بود. این گروه نسبت به این آزادی نظر مثبت داشته و به شدت تحت تأثیر این حرکت ایران قرار گرفتند.
در این رابطه سایت انگلیسی زبان بی بی سی در یک نظر سنجی که روی پایگاه اینترنتی خود قرار داد، نقطه نظرات چند تن از شهروندان انگلیسی را درباره اینکه آیا دولت بلر توانست بحران را به خوبی مدیریت کند یا نه؟ منتشر ساخت. اکثر مخاطبان این سایت ضمن ابراز خوشحالی از عفو نیروهای نظامی کشورشان، از ضعف و بی کفایتی بلر به شدت انتقاد کرده و شیوه جمهوری اسلامی ایران در برخورد محبت آمیز با متجاوزان بریتانیایی را قابل احترام و ستایش توصیف نمودند.
رسانه های مختلف جهان نیز در ارزیابی خود از عفو نظامیان انگلیسی توسط ایران و چگونگی عملکرد دولت بلر در این ماجرا، تأکید کردند که انگلیس، بازی ضعیفی از خود به نمایش گذاشته است.
وضعیت دوم مربوط به نحوه برخورد انگلیس با نظامیان آزاد شده بود. نیروی دریایی ارتش بریتانیا بلافاصله 15 نظامی دستگیر شده را پس از ورود به انگلستان، 26 ساعت در قرنطینه نگاه داشت. سپس آنها را وادار کرد که با حاضر شدن در مقابل دوربین ها (در اصل یک دوربین بیشتر نبود) و خواندن مطالب دیکته شده از روی کاغذ، اعترافات خود در ایران را از روی اجبار توصیف کنند و رفتار ایران در طول زمان دستگیری را بد جلوه دهند.
نکته قابل تأمل در سناریوی ناموفق انگلیس پس از آزاد سازی نظامیان این بود که 9 نفر از 15 نفر نظامی انگلیسی حاضر به قرائت نوشته های دیکته شده نبودند و جالب تر اینکه شش نفر انگلیسی شرکت کننده در کنفرانس نیز در پاسخ به خبرنگاران، از رفتار خوب ایرانی ها تقدیر و تشکر کردند.
* تداوم اقدامات هوشمندانه از سوی ایران:
پس از مصاحبه نظامیان انگلیسی و موافقت وزارت دفاع این کشور با انعقاد قرارداد آنها برای فروش خاطرات خود، دولت انگلیس موج جدید جنگ روانی را بصورت هدفمند علیه ایران آغاز نمود. لندن با این برآورد که با آزادی نظامیان خود و برتری رسانه ای، ابتکار عمل را در دست خواهد داشت، سعی کرد با فروش مصاحبه خانم فی ترنی به مبلغ 000/100 پوند، این موج را عملیاتی کند.
اما ایران که پیشاپیش انتظار چنین موضعگیری و اقدام را از سوی دولت انگلیس داشت، تدابیر لازم را جهت مقابله منطقی، قاطع و کوبنده انجام داده بود.
جمهوری اسلامی ایران در تداوم اقدامات هوشمندانه خود، با پخش فیلم کوتاهی از لحظات همراه با آسایش نظامیان متجاوز انگلیس در ایران، توانست سناریوی دولت انگلیس را به یک رسوایی سیاسی برای دولت بلر و نیروی دریایی سلطنتی انگلستان تبدیل کند. این تصاویر که از شبکه العالم پخش شد، نظامیان بازداشت شده انگلیسی را در حال تماشای فوتبال بین تیمهای آرسنال و لیورپول، زندگی جمعی، بازی پینگ پنگ، خوردن ساندویچ و آشامیدن آبمیوه و ... نشان می داد.
پخش این تصاویر، وزارت دفاع و نیروی دریایی سلطنتی انگلیس را کاملاً سردرگم، کلافه و نا امید کرد که این مسأله موج گسترده ای از اعتراضها به این رسوایی بزرگ را در پی داشت.
شبکهی تلویزیونی سی. ان. ان با پخش فیلم مذکور، این تصاویر را بکلی مغایر با ادعاهای نظامیان بعد از بازگشت به کشورشان توصیف کرد و افزود: این تصاویر بیانگر زندگی راحت و توأم با آسایش آنهاست، در حالی که در لندن عکس این مسأله نشان داده شد.
سی. ان. ان همچنین گزارش داد: تصاویر نظامیان انگلیسی بازداشت شده که در حال شادمانی، ورزش و غذا خوردن در محیطی مجلل هستند، موج انتقادات در انگلیس از این نظامیان، بویژه در خصوص بهرهبری مادی آنها از چاپ خاطراتشان را در پی داشته است. مسأله دیگری که به این امر دامن زده تمجید برخی رهبران مذهبی انگلیس از رفتار انسان دوستانهی ایرانیان است.
شبکه خبری یورونیوز در اروپا نیز با پخش این تصاویر، محتوای آنها را مغایر با ادعاهای نظامیان انگلیسی توصیف کرد و گفت: وضعیت نگهداری این نظامیان در ایران به هیچ وجه با سخنان آنها در انگلیس مطابقت ندارد و نمی توان از تصاویر پخش شده، اعمال فشار بر نظامیان را استخراج نمود.
افکار عمومی انگلیس نیز با ابراز انزجار نسبت به دروغ پردازیهای سربازان انگلیسی آزاد شده، وزارت دفاع بریتانیا را به دلیل صدور مجوز فروش خاطرات به آنها، مسؤول این رسوایی بزرگ قلمداد کردند.
روزنامه تایمز این اقدام وزارت دفاع را به شدت محکوم و از آن بعنوان عملی قبیح، شرمآور و به دور از اخلاق نظامیگری یاد کرد. تایمز در ادامه، مصاحبه تلویزیونی فی ترنی (نظامی زن آزاد شده) را عامل مثبت دیگری به نفع ایران و تضعیف کننده روحیه نظامیان انگلیسی در عراق ارزیابی کرد و نوشت: اگر ایرانیان نسبت به آزادی ملوانان انگلیسی شک داشتند، اکنون این شک تبدیل به یقین شده که برنده این ماجرا ایران بوده است.
لرد هشتاین، وزیر دفاع اسبق حزب نومحافظهکار نیز با اشاره به مصاحبه های صورت گرفته اظهار داشت: تا کنون موضوعی به این صورت منزجر کننده ندیده بودم.
روزنامه دیلی تلگراف ضمن انعکاس انتقاد خانواده های کشتهشدگان انگلیسی در عراق و افغانستان، این ماجرا را سیرک رسانه ای نامید و از آن با عباراتی چون «شرم آور» و «منزجر کننده» یاد کرد.
این روزنامه در مقالهی دیگری با عنوان «آیا فی ترنی یک شیر زن است یا اهانت کننده به سربازان انگلیسی» اظهار داشت: سخنان وی در زمان حضور در ایران معقولتر و اثرگذار تر از آن چیزی بود که وی پس از بستن قرارداد با روزنامه «سان» و «آی.تی.وی» اظهار داشت. وی با هر کلمهای که از زبان خارج می سازد، وضع موجود را بدتر می کند.
موج اعتراضها و تمسخر ادعای سربازان آزاد شده، حتی درمورد ادعای دروغین بدرفتاری با آنها در ایران، به سایتهای شخصی شان نیز کشیده شد. در اظهار نظری در سایت خانم فی ترنی آمده است: باید بگویم ایرانی ها نیازی ندارند که بیش از این از شما و همکارانتان استفاده تبلیغاتی کنند. شما قبلاً و بطور مجانی چنین تبلیغاتی را به نفع آنان انجام داده اید.
وزیر دفاع دولت در سایه انگلیس در این باره اظهار داشت: این اقدام به تنزل جایگاه و شئونات کشور منجر شد... ما سربازانمان را در واقع به شکلی بسیار خوار و تحقیر آمیز به حراج گذاشتیم.
سرانجام بلر در واکنش به این رسوایی مجبور شد وزیر دفاع خود را توبیخ نماید و از فروش خاطرات 15 نظامی آزاد شده جلوگیری بعمل آورد و حتی اعلام کند که از این ماجرا بیاطلاع بوده است.
پس از این اقدام، دس براون وزیر دفاع انگلیس در مصاحبهای با عقبنشینی از موضع قبلی خود در مورد صدور مجوز برای فروش خاطرات نظامیان بازداشت شده اعتراف کرد: من اشتباه کردم و در این باره و آنچه رخ داده مقصر بودم و این باعث شد اعتبار نیروهای مسلح زیر سؤال برود. من از این بابت متأسفم.
اما اقدام دولت بلر و حتی اعتراف وزیر دفاع نیز موجب تسکین افکار عمومی نشد.
دیلی تلگراف در این باره نوشت: تصمیم شتاب آلود براون، وزیر دفاع در منع ادامه فروش مصاحبه، باعث نخواهد شد تا تحقیقات این پارلمان درباره این تصمیم وزارت دفاع فراموش شود.
روزنامهی تایمز نیز در این باره ابراز عقیده کرد: اگر چه براون از موضع قبلی خود مبنی بر فروش اطلاعات عقب نشینی کرده، اما واقعیت آن است که وی قبل از عقب نشینی از این جبهه، دچار شکست کامل شده است.
در پی این امر پارلمان انگلیس، وزیر دفاع دولت بلر را احضار کرد و خواستار برکناری وی شد. بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران حتی پس از آزادی نظامیان متجاوز انگلیسی، توانست با مدیریت هوشمندانه خود یکبار دیگر انگلیس را تحقیر کند.
مطالعه و بازنگری سناریوی خطرناک نظام سلطه برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران بخوبی آشکار میسازد که وقوع حادثه دستگیری نظامیان انگلیسی و پیروزی قاطعانه دولت ایران در ابعاد مختلف این ماجرا، از الطاف خفیه الهی در حفظ نظام جمهوری اسلامی است. در ادامه برخی از دستاوردهای خیرهکننده این حادثه، بصورت اجمال مورد بررسی قرار میگیرد.
* دستاوردها:
1ـ تحت الشعاع قراردادن قطعنامه 1747:
همانطور که اشاره شد، آمریکا و انگلیس به همراه چند کشور اروپایی و با استفاده از قطعنامه 1747 و اعمال فشارهای سازماندهی شده، درصدد ایجاد فضای روانی سنگین علیه ملت ایران بمنظور وادار نمودن مسؤولین به پذیرش خواسته های آنها و عقب نشینی از مواضع خود پیرامون بحث هستهای بودند. رسانه های تبلیغاتی غرب نیز تلاش می کردند در همراهی با این سناریو و بزرگنمایی قطعنامه مذکور، وانمود کنند که عرصه بر ایران گام به گام تنگ تر شده و تهران راهی جز به اصطلاح تسلیم ندارد.
اما دستگیری تفنگداران انگلیسی به شدت فضای رسانه ای جهان را تحت تأثیر قرار داد. بگونهای که ابتکار عمل در حوزه اطلاع رسانی کاملاً در اختیار جمهوری اسلامی قرار گرفت و این رسانه ها مجبور به بازی در پازل تعریف شده از سوی ایران شدند.
جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، در مقالهای اظهار داشت: ایران با دستگیری ملوانان و سپس آزاد نمودن آنها با هدف تحت پوشش قرار دادن برنامه های هستهای خود، یک پیروزی بزرگ سیاسی بدست آورد.
روزنامه تایمز لندن نیز با تأکید بر پیروزی دولت ایران در ماجرای 15 نظامی انگلیسی، آنرا موجب منحرف شدن بحث انزوای ایران دانست.
همچنین روزنامه فاینشنال تایمز این حرکت را پاسخ ایران به قطعنامه 1747 ارزیابی کرد.
2ـ برهم خوردن سناریوی آمریکایی ـ انگلیسی علیه ایران:
بر اساس توضیحات پیش گفته، نظام سلطه و در رأس آن آمریکا و انگلیس تلاش می کرد با استفاده از قطعنامه 1747 و تنگ کردن محاصره اقتصادی و نظامی، ایران را وادار به عقب نشینی در مواضع هستهای خود نماید.
اما ماجرای تجاوز و دستگیری نظامیان انگلیسی، این دو کشور را به شکل غیر منتظره ای با معادلات جدید و پیچیده روبرو ساخت که باعث بروز شکاف قابل ملاحظه ای در اقدامات آنها شد. آمریکا تلاش می کرد با تحریک انگلیسیها، آنها را به عرصه رویارویی و حتی برخورد محدود نظامی با جمهوری اسلامی، هدایت نماید.
اما انگلیسی ها با بی نتیجه ماندن مواضع قلدرمآبانه روزهای اول و پایداری ایران، کاهش تنشها و حل هرچه سریعتر این مسأله از طریق دیپلماتیک را در دستور کار قرار دادند.
در این بین دولت جمهوری اسلامی توانست با اتخاذ استراتژی مؤثر و مدبرانه، زمینههای جدایی هرچه بیشتر مواضع، در دو سوی آتلانتیک را فراهم نماید. بگونه ای که این مسأله می تواند حتی در روند رسیدگی به پرونده هستهای ایران نیز تأثیر گذار باشد.
3ـ تحقیر انگلیس و آمریکا:
ماجرای 12 روزه دستگیری نظامیان، با موضعگیری غیرمنطقی دولت بلر، به یک نبرد تبلیغاتی و روانی بین انگلیس و حامیانش با جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد و اکنون به اعتراف همه رسانه ها، حتی رسانه های انگلیسی، لندن و حامیانش در این منازعه متحمل شکست تلخی گردیده اند.
عقب نشینی آشکار دولت بلر پس از موضعگیری های قلدرمآبانه روزهای اولیه و در پی پخش تصاویر اعترافات سربازان انگلیسی، نه تنها موجب تحقیر بریتانیا شد، بلکه شکست سنگینی برای بوش و دولتمردان کاخ سفید نیز محسوب گردید.
زیرا پس از موضعگیری های جانبدارانه بوش در این مسأله و تلاش رسانه های آمریکا برای تحریک لندن به انجام تحرکات نظامی، این امر با مخالفت شدید جامعه انگلیس مواجه شد و همه جریانات سیاسی این کشور با انتقاد از پیشنهادات کاخ سفید، راه حل مسالمت آمیز را مفید دانستند. رسانههای غربی نیز با بکاربردن الفاظی نظیر بزدل، ناتوان، احمق و... علیه بوش و بلر آنها را تحقیر کردند.
از سوی دیگر آزادسازی نظامیان مذکور به دلیل رأفت اسلامی توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، شکست دیگری برای دیپلماسی خارجی انگلستان به دنبال داشت و همه تحلیلگران آن را تحقیری مضاعف برای دولت بلر ارزیابی کردند.
سرهنگ دیوید هانت در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز ضمن بیان اینکه جمهوری اسلامی با بازداشت نظامیان انگلیسی ضربه مهلکی به دولتهای آمریکا و انگلیس زد، اظهار داشت: ایران با این کار انگشت خود را در چشم دولتهای انگلیس و آمریکا فرو برد.
همچنین رابرت فیسک روزنامه نگار کهنه کار روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: حتی اگر تونی بلر این را نفهمد، این یک حقیقت است که ایران استاد تحقیر کردن غرب است. ایران با این کار ارتش انگلیس، تونی بلر، جرج بوش و کل عملیات نظامی در عراق را تحقیر نموده و از سوی دیگر افکار عمومی را هم از آن خود کرده است.
روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نیز در گزارشی به عذرخواهی بریتانیا جهت ورود غیر مجاز به آبهای ایران اشاره نمود و نوشت: سربازان انگلیسی آزاد شدند، اما بریتانیا تحقیر گردید. فرمانده نیروی دریایی انگلیس باید پاسخگو باشد.
4ـ به چالش کشیدن قدرت نظامی آمریکا وانگلیس وشکست هیمنه آنها:
دستگیری نظامیان و بازداشت مقتدرانه آنها به مدت 12 روز توسط جمهوری اسلامی، بدون اعتناء به تهدیدات دولت انگلیس و حامیان آن، از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا، و در پی آن پخش اظهارات این افراد مبنی بر نقض حریم آبهای سرزمینی ایران، ضعف نیروهای فرامنطقهای حاضر در خاورمیانه را بیش از پیش آشکار ساخت.
تسلیم بدون مقاومت تفنگداران نیروی دریایی انگلیس و عدم توانایی ناو جنگی کورنوال در حمایت از آنها و سپس اعزام زود هنگام بازداشت شدگان به تهران و تهیه اعترافات آنها درکوتاه ترین زمان ممکن، از نظر نظامی تحقیر بزرگی برای ارتش این کشور محسوب گردید.
این مسأله اذهان فرماندهان ارتش و جامعه انگلیس را با این سؤال مواجه ساخت که چگونه می توان با نیروهایی که آموزش رنجری دیده اند، اما اینگونه تسلیم نیروهای ایرانی شدند، ادعای دفاع از منافع انگلیس را داشت. روزنامه تایمز در گزارشی به قلم ریچارد بیستون نوشت: فهرستی از خطاها شامل ضعف اطلاعاتی وآموزش ناکافی، از عوامل دستگیری نظامیان می باشد.
دیلی تلگراف نیز به نقل از برخی متخصصان دریانورد انگلیس اظهار داشت: قایقهای ایرانی می بایست توسط رادار کشتی کورنوال دیده میشدند. از سوی دیگر نزدیک شدن این کشتی به مرزهای آبی ایران، بدون پشتیبانی نظامی غیر قابل توجیه است.
5ـ تحمیل اراده به دشمن و تبدیل تهدید به فرصت استراتژیک:
تحمیل اراده جمهوری اسلامی ایران به انگلیس، از دو منظر سیاسی و نظامی قابل بررسی است. یکی از دستاوردهای دستگیری متجاوزین، وادار نمودن لندن به عقب نشینی از موضع مغرورانه به موضع نرم بود. دولت بریتانیا در اولین روزهای حادثه با ادبیاتی قلدرمآبانه به صراحت اعلام کرد: انگلیس هیچ درخواستی را برای آزادی 15 شهروند خود مطرح نخواهد کرد و به مذاکره اعتقادی ندارد.
پس از آن نیز تونی بلر طی سخنانی اظهار داشت: در صورتی که تفنگداران و ملوانان ارتش این کشور هر چه زودتر آزاد نشوند، این ماجرا وارد فاز جدید خواهد شد.
این ادبیات تهدیدآمیز که با جنجال تبلیغاتی و روانی غرب نیز همراه بود، از ایران می خواست که بدون مطالبه هر گونه در خواستی، بازداشت شدگان را آزاد نماید.
در این میان نیز متأسفانه برخی از عناصر وابسته به جبهه اصلاحات با مرعوب شدن از چنین درشت گوییهایی، اقدام شجاعانه و قانونی مرزبانان جمهوری اسلامی را زیر سؤال بردند.
اما بی اثر بودن اینگونه موضعگیری از سوی دولتمردان لندن و ناتوانی بریتانیا در حل سریع مسأله از یک سو و عقب نشینی های پی در پی آنها در برابر مواضع مدبرانه و مقتدارانه ایران از سوی دیگر، موقعیت دولت حزب کارگر (حزب دولت بلر) را به شدت تضعیف کرد و در پی آن انتقادات افکار عمومی از عملکرد بلر در آستانه انتخابات، در این کشور به شدت افزایش یافت. مصاحبه های تلویزیونی و اعترافات نظامیان دستگیر شده نیز ضربه سخت دیگری به این دولت وارد نمود و نشریه یو. اس. ای. تودی و روزنامهی آلمانی دویچه زایتونگ در گزارشهای مشابهی اعلام کردند که سلسله اعصاب دولت های انگلیس و آمریکا در این ماجرا به هم ریخته است.
تلویزیون خبری فرانسه نیز درباره این تحمیل اراده گفت: ایران بعد از آنکه انگلیس متعهد شد دیگر به آبهای این کشور تجاوز نکند، دست به آزادی نیروهای دریایی این کشور زد. ایران در این قضیه از هر جهت پیروز شد. چرا که ثابت کرد به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه است که هم می تواند مذاکره کند و هم قادر است به این گونه اقدامات دست بزند.
از سوی دیگر نحوه رفتار جمهوری اسلامی با نظامیان بازداشت شده و تأکید بر حل موضوع از طریق دیپلماتیک و آزادسازی از سر موضع اقتدار و کرامت اسلامی، تأثیر قابل توجهی در سطوح مختلف جامعه انگلیس داشت.
تاجایی که بلر نخست وزیر انگلیس که در اواخر 1385 ایرانیان را غیرمتمدن خوانده بود، پس از آزادی نظامیان اظهار داشت: ما به ایران به عنوان کشوری با تمدن و با تاریخی پرافتخار و با شکوه احترام میگذاریم.
وی در ادامه سخنان خود در برابر خبرنگاران تأکید کرد: در این ایام شرایط جدید مناسبات با ایران فراهم شد که در صدد تداوم آن می باشیم.
در همین رابطه جامعه انگلیس و بسیاری از شخصیت ها نیز از امکان گسترش روابط با ایران سخن به میان آوردند.
از منظر نظامی نیز در پی این حادثه و پایداری جمهوری اسلامی، کلیه اقدامات ارتش بریتانیا و آمریکا (شامل رزمایش دریایی، عملیات کشت زنی و کنترلی، اقدامات ایذایی در خلیج فارس و...) متوقف شد که در نهایت منجر به دستور اکید آمریکائیها و انگلیسی ها به نیروهایشان، مبنی بر عدم نزدیک شدن به آبهای ایران گردید.
6ـ آشکار شدن رفتارهای یکجانبه و غیر منطقی غرب در برابر ایران:
بررسی دقیق واکنش ها و بیانیه های صادره در اروپا و آمریکا و حتی شورای امنیت سازمان ملل به عکس العمل منطقی ایران در دستگیری متجاوزین انگلیسی، این واقعیت را بیش از گذشته در برابر افکار عمومی جهانیان قرار داد که غرب در برخورد با جمهوری اسلامی، بدون در نظر گرفتن مبانی حقوقی و تنها با نگاه سیاسی رفتار می نماید.
آشکار شدن این رفتار تبعیض آمیز و بدور از انصاف، حقانیت ایران در خصوص پرونده هستهای را به خوبی اثبات می کند.
7ـ تولید اقتدار و غرور و افزایش اتحاد ملی:
اقدام جمهوری اسلامی در برخورد با متجاوزین و تحقیر غرب، موجب غرور و سرافرازی ملت ایران شد و سبب گردید ناظران منطقهای و بینالمللی، موقعیت کشور ایران را در مقایسه با گذشته، بسیار پر افتخار و مقتدرتر ارزیابی نمایند. علاوه بر این حمایت اقشار مختلف جامعه بخصوص جریانهای سیاسی، از مواضع نظام در این رابطه، موجب تعمیق اتحاد در آحاد ملت گردید.
کرث اسمیت در گزارشی که روزنامه فاینشنال تایمز اقدام به چاپ آن نمود، ضمن اشاره به مواضع جریانهای مختلف سیاسی در ایران پیرامون این حادثه اظهار داشت: دستگیری ناویان انگلیسی موجب نزدیکتر شدن طبقات سیاسی در ایران به یکدیگر شده است.
روزنامه انگلیسی گاردین نیز به نقل از یک منبع ایرانی نوشت: این درسی برای رهبران انگلیسی بود. آنها فکر می کنند در قرن 19 زندگی می کنند و بریتانیا یک امپراتوری است. ولی ما سلسله پهلوی نیستیم و بریتانیا نیز دیگر یک امپراتوری نمی باشد.
8ـ انسجام اسلامی برای مقابله با فرقهگرایی و اختلافات:
آمریکا و انگلیس برای مقابله با بیداری اسلامی و کاهش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، ایجاد تقابل فرقهای و قومی در منطقه را در دستور کار خود قرار دادند. در همین راستا آنها بصورت گسترده ای تلاش کردند با ایجاد اختلافات در منطقه، رویارویی اسلام و غرب را به منازعه شیعه و سنی تبدیل نمایند. علاوه بر این با تشکیل جبهه عربی در برابر ایران و حمایت از آن، اعراب را از مقابله با رژیم صهیونیستی به سوی اختلاف با ایران هدایت کنند. اما دیپلماسی موفق و عزتمندانه دولت ایران طی جریان دستگیری 12 روزه تفنگداران انگلیسی، شرایط جدیدی را در منطقه بوجود آورد و رویکرد اعراب به ایران افزایش یافت که همین امر موجب خنثی شدن توطئهی نظام سلطه و گسرش انسجام اسلامی گردید.
شبکه الجزیره با اشاره به یک نظرسنجی اعلام داشت که 77 درصد مردم منطقه از اقدام ایران در دستگیری نظامیان انگلیسی حمایت کردهاند و 80 در صد نیز بخاطر آزاد نمودن آنها از جمهوری اسلامی ایران تشکر کردهاند.
9ـ افزایش قدرت بازیگری ایران در سطح منطقه و بین الملل:
پیش از ماجرای دستگیری نظامیان انگلیسی، بسیاری از صاحب نظران و شخصیتهای سیاسی غرب، از جمله وزیر دفاع آمریکا اعتراف کرده بودند که ایران برگ های برنده بسیاری در اختیار دارد که آنرا به قدرت اول خاورمیانه تبدیل نموده است. اما وقوع این ماجرا و پیروزی جمهوری اسلامی، ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی برتری ایران را بخوبی آشکار ساخت.
در این رابطه افزایش ناگهانی قیمت نفت و رکورد شکنی آن در سال 2007 بار دیگر تأثیر قدرتمند ایران بر شریان انرژی را نشان داد و برای غربیها این پیام را به همراه داشت که بهترین راه، برای حل اختلافاتشان با تهران در زمینه های مختلف، از جمله دستیابی به فن آوری هستهای، مذاکرات مسالمتآمیز خواهد بود و هرگونه اقدام غیرمنطقی علیه جمهوری اسلامی، افزایش شدید قیمت نفت را به همراه خواهد داشت. در این راستا به پیش بینی تحلیلگران اقتصادی در صورت وقوع حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران، حتی به شکل محدود، قیمت نفت سه رقمی خواهد شد.
علاوه براین، قدرت نمایی ایران مقابل نظام سلطه در منطقه، تحلیلگران غربی را وادار به موضعگیری کرد. روزنامه فاینشنال تایمز درباره دستگیری نظامیان انگلیسی ابراز عقیده نمود: از آغاز تا پایان این مسأله را باید در جهت تلاشهای ایران برای قدرت نمایی در خاورمیانه و فراتر از آن ارزیابی کرد. ایران شاهد ضعف دیگران بود و این کشور میتواند مطمئن باشد که نیازی به ترس از یک پاسخ قوی نیست.
سرهنگ دیوید هانت، نویسنده و نظامی بازنشسته آمریکایی نیز در مصاحبه با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز گفت: ایران بتدریج به ابرقدرتی در منطقه تبدیل می شود و با وجود اینگونه اقداماتش، کسی نیست که پاسخگوی ایران باشد و در برابر آن بایستد.
جان بولتون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل نیز اقدام ایران را یک نمایش قدرت در صحنه سیاسی و نظامی خاورمیانه و حتی فراتر از آن ارزیابی کرد و نوشت: حکومت ایران سرگرم پیش بردن یک انقلاب مذهبی در منطقه است.
10ـ نمایش اقتدار و توان دفاعی جمهوریاسلامیایران:
بنا بر اعتراف رسانه های غربی، اقدام ایران در برخورد با ارتش بریتانیا نشان داد که تهران، توانایی برخورد با هرگونه تعرضی به منافع و تمامیت ارضی خود را دارد. تا جایی که رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ایران اکنون به سلطان آبهای خلیج فارس تبدیل شده است.
خانم جودیت کیپر مشاور خاورمیانهای شورای روابط خارجی آمریکا در اظهار نظری درباره دستگیری نظامیان گفت: ایرانیها به روشنی نشان دادند از توانایی کامل برخوردارند تا آنچه را که می خواهند در منطقه خلیج فارس انجام دهند.
روزنامه انگلیسی ایندیپندیت در این باره نوشت: ایران با این حرکت مجدداً نقش خود را بعنوان یک قدرت منطقهای که توانایی ضربه زدن به منافع آمریکا و انگلیس را دارد اثبات نمود.
علاوه بر این، دستگیری تفنگداران انگلیسی مجهز به سلاحهای مدرن که تحت پشتیبانی مستقیم ناو جنگی کورنوال از نوع فریگیت و هلی کوپتر های آن قرار داشت، اقتدار ایران در منطقه را بیش از پیش نشان داد و برای همه آشکار ساخت که توانایی جمهوری اسلامی در واکنش به تهدیدات، بسیار سریع، جدی و قاطعانه خواهد بود. نشریه آمریکایی نیویورک سان در مقاله ای با اشاره به این موضوع، از مهارت و سرعت عمل نیروهای سپاه در مواجه با نیروهای انگلیس اظهار تعجب کرد و نوشت: همگان حق دارند گیج شده باشند.
این نشریه آمریکایی در پایان نتیجه گیری کرد: ایران موفق تر بوده است. زیرا در نهایت آنها مالک خلیج فارس هستند.
واشنگتن پست نیز در مقاله ای، دولت جمهوری اسلامی را برنده اصلی دستگیری 15 نظامی انگلیس در آبهای خلیج فارس خواند.
ایلان پیرمان، معاون انستیوی شورای روابط خارجی آمریکا طی مصاحبه ای در این زمینه گفت: ایران با این اقدام می خواست به آمریکا پیام دهد که آمادگی مقابله با آمریکا را دارد. در این زمینه متأسفانه ایران جایزه گرفت.
روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نیز با انتشار گزارشی در این باره نوشت: دستگیری ملوانان انگلیسی ثابت کرد ایران هر زمان که بخواهد می تواند غرب را به درد سر انداخته و این کار را با مصونیت کامل انجام می دهد.
11ـ کسب وجاهت بین المللی و تقویت گفتمان مذاکره:
اقدام جمهوری اسلامی در دستگیری نظامیان انگلیسی متجاوز، عزم و اقتدار ایران برای صیانت از حریم مرزهای سرزمینی خود را آشکار ساخت که از دید بسیاری از صاحب نظران بینالمللی مورد توجه و ستایش قرار گرفت.
لرد لامونت، وزیر دارائی سابق انگلیس در مصاحبه با شبکه رادیویی بی. بی. سی گفت: ایرانیان کاملاً حق دارند که درباره مرزهای خود بسیار حساس بوده و از بابت ورود غیر قانونی به قلمرو خود اظهار نگرانی کنند.
در کنار این امر برخورد محبت آمیز با نظامیان بازداشت شده و در نهایت آزادسازی آنها از سر رأفت اسلامی، سبب بهبود بیش از پیش دیدگاههای جامعه جهانی نسبت به رفتار جمهوری اسلامی ایران شد.
رسانه های غربی که همواره تلاش می کنند به شکلی مغرضانه، چهره ای افراطی و سرکش از ایران به تصویر بکشند، در پی این اقدام مجبور به تحسین و معرفی جمهوری اسلامی ایران بعنوان کشوری متمدن، اهل مذاکره و با احساس و عاطفه شدند.
همچنین این ماجرا برای چندمین بار ثابت کرد که سیاست فشار و تهدید علیه ایران کارایی ندارد و بهترین راه حل اختلافات، مذاکره و گفتگو است. در این راستا اکثر تحلیلگران با توجه به این نکته تأکید کردند که موضع هستهای ایران نیز می تواند از طریق گفتگو حل شود.
کریستین سانیس مانیتور در این باره نوشت: آزادی این زندانیان نشان داد که رویکرد نرم ـ نرم می تواند در برخورد با ایران مؤثر باشد.
یکی از مقامات پنتاگون نیز در مصاحبه با روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف اظهار داشت: ایران در این مسأله خود را منطقی جلوه داد. آنها با موفقیت این کار را مدیریت کردند و اکنون در خاورمیانه به نیکی شناخته میشوند و اگر بخواهند می توانند این کار را بارها انجام دهند.
دیلی تلگراف در ادامه با اشاره به گفته های این عضو پنتاگون مبنی بر اینکه ایران هر چه می خواست بدست آورد، نتیجه گرفت: آشکار است که دولت ایران مواضع خود را در مسائلی مانند برنامه هستهای تقویت شده می داند.
اتحادیهی اروپا نیز در بیانیه ای خواستار حل مسأله موضوع هستهای ایران از طریق مذاکره شد. روزنامه گاردین با اشاره به حل موضوع نظامیان از طریق مذاکره نوشت: آمریکا نیز می تواند با بازنگری در اقدامات گذشته خود در قبال ایران، اختلافات خود با تهران را حل کند.
راسیسکایاگازتا روزنامه رسمی روسیه با بیان اینکه در انگلیس، مسأله بازداشت نظامیان را شرم آور می دانند، خبر داد: طبق نظر سنجی شبکه تلویزیونی اسکای نیوز، 74 درصد مردم انگلیس معتقدند در مسأله ملوانان، وجهه ایران به میزان قابل توجهی بهبود یافته است.
12ـ نشان دادن کرامت برخواسته از اسلام:
آزادسازی نظامیان ارتش انگلیس از سر رأفت اسلامی، تصویری زیبا از جوانمردی و بزرگواری ایرانیان که برخواسته از اسلام بود، منعکس ساخت و خط بطلانی بر عملیات روانی نظام سلطه علیه ساحت مقدس پیامبر اعظم (صلیالله علیه و آله) و دین اسلام کشید. در پی این اقدام، رسانه های گروهی جهان با معرفی ایران بعنوان کشوری متمدن و انسان دوست، دولت جمهوری اسلامی ایران را با زندانیان مذکور مورد ستایش قرار دادند و با مقایسه آن با رفتار آمریکا و انگلیس در زندانهای ابوغریب، گوانتانامو و... نتیجه گرفتند که غرب با وجود تمام ادعاهایش، بدترین رفتارها را در قبال زندانیان ایران، عراق، افغانستان و. . . داشته است.
روزنامه گاردین با درج تصویری از شکنجه اسرای عراق توسط اشغالگران نوشت: ایرانیها نهسربازان انگلیسی را کتک زدند،نه کیسه پلاستیکی بر سر آنها کشیدند و نه به آنها شوک الکتریکی وارد کردند. واقعاً ایرانی ها بی تمدن هستند!؟
این عبارت درواقع پاسخ این روزنامه انگلیسی به سخنان بلر بود که قبل از دهه فجر سال 85 در اظهارات احمقانه ای، ملت ایران را غیر متمدن خوانده بود.
این روزنامه در ادامه تأکید کرد: هدیه ایران به مردم انگلیس زمانی بیشتر نمود پیدا کرد که رئیسجمهور ایران در قبال آن هدیه، هیچگونه درخواستی از انگلیس را مطرح نساخت.
الشرق الاوسط نیز در مقاله ای با عنوان «اسیران آنها و اسیران ما!» نوشت: آزادی 15 ملوان بعنوان هدیه عید پاک و غیر مشروط از سوی رئیس جمهور ایران از سوی اروپائیها و غرب مورد خرسندی قرار گرفت. بر سر ملوانان نه تنها کیسه سیاه کشیده نشد ـ کاری که با زندانیان ابوغریب و گوانتانامو صورت می گیرد ـ بلکه با ایشان با احترام کامل و بدون هیچ اهانت و یا ذلتی رفتار شد. تعامل ایران با سرباز زن بریتانیایی، ارج نهادن به مقام زن و مادر بود.
دیلی تایمز پاکستان هم ابراز عقیده کرد: این اقدام ایران، تمایز روشن بین رفتار ایران با زندانیان و رفتار آمریکا در مکانهایی نظیر ابوغریب را نشان می دهد.
13ـ تحسین رفتار ایران از سوی افکار عمومی جهان:
رفتار منطقی و مقتدرانه جمهوریاسلامی در دستگیری متجاوزین به مرزهای سرزمینی ایران و مقاومت در برابر فشار خارجی و در پی آن آزادسازی بازداشت شدگان انگلیسی از موضع کرامت اسلامی، تحسین افکار عمومی جهانیان را به دنبال داشت. تا جایی که حتی رسانه های غربی نیز به پیروزی ایران و شکست و تحقیر انگلستان اعتراف کردند.
روزنامهی فاینشنال تایمز در تحلیلی به قلم جان بولتون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، آزادی ملوان بریتانیایی را یک پیروزی داخلی و بینالمللی برای جمهوری اسلامی ایران توصیف نمود و اعتراف کرد: ایران از این بحران برنده بیرون آمد.
وی در پایان این مقاله نتیجه گیری کرد: ایران نقطه ضعف غرب را درک کرده و می تواند دست به اقدامات مشابه و یا بزرگتری نیز بزند.
همچنین روزنامه القدس العربی چاپ لندن درمقالهای نوشت: هر چند هر دو طرف (ایران و انگلیس) تأکید دارند که طرف پیروز این جریان میباشند، اما همه شواهد حاکی از آن است که ایرانی ها در این مسأله دو پیروزی بزرگ بدست آوردند. پیروزی اول ایران در بعد نظامی است که به دستگیری نظامیان انگلیسی در یک عملیات مقتدرانه منتهی شد. دومین پیروزی آنها در زمینه دیپلماسی است که دولت انگلیس را وادار نمود به گفتگوی مستقیم با تهران و عذر خواهی از آنها (ایرانیها) به علت تجاوز به مناطق مرزی ایران و همچنین قول دادن به اینکه در آینده چنین اقداماتی دیگر تکرار نشود، تن بدهد.
روزنامه روسی ماسکوفسکی کامسامولتس در مطلبی با اشاره به اسرار نهفته در آزادی اسرای انگلیسی ابراز عقیده کرد: حدسیات زیادی در این مورد می توان مطرح کرد. ولی یک واقعیت را نمی توان انکار کرد و آن این است که تهران با هدیه عید پاک خود (آزادسازی نظامیان انگلیسی)، نبرد تبلیغاتی با لندن در مورد نظامیان بازداشت شده را برنده شد و لندن به رغم آزادی ملوانان بازنده بود.
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت نیز با اشاره به اینکه تونی بلر در اولین اظهارات خود پس از آزادی نظامیان انگلیسی علیرغم خوشحالی، پریشان و عصبی بود، حرکت ایران را یک پیروزی شگفت انگیز و غیر قابل انتظار ارزیابی کرد که شادمانی مردم انگلیس را در پی داشت.
روزنامه عرب نیوز در عربستان نیز این اتفاق را یک پیروزی برای ایران نامید.
14ـ تحقق وعده الهی:
بررسی دقیق دستاوردهای اشاره شده، موفقیت قاطعانه جمهوری اسلامی را از هر نظر مورد تأکید قرار می دهد.
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در پیام نوروزی خود در ابتدای سال 1387 درباره این رویداد فرمودند: در آغاز این سال (1386) ماجرای دستگیری و سپس عفو و آزادی ملوانهای متجاوز بیگانه به کشورمان، ملت را سرافراز کرد و چهره ملت عزیز ما را در دنیا چهرهای مقتدر و در عین حال بردبار و پُرگذشت نشان داد.
بدین ترتیب تحقق وعده الهی مبنی بر نصرت مؤمنان و صابران، مسلط ساختن رعب و وحشت بر قلوب دشمنان اسلام و ایجاد آرامش و سکینه در قلوب مؤمنان، بارزترین دستاورد محسوب می شود.
این مسأله درسهای آموزنده ای را نیز برای مرعوبان، قدرت طلبان و ساده لوحانی داشت که پیوسته با بزرگنمایی و پررنگ نمودن خطر دشمنان، شرایط را خطرناک و بحرانی جلوه می دهند. درسهایی که شاید مهمترین آن را میتوان اعتقاد به اشاره امام عظیم الشأن راحل دانست مبنی بر اینکه دست عنایت الهی این انقلاب را هدایت و محافظت می کند. ایشان در همین راستا با پیشبینی شکست خفتبار دشمنان در رویارویی با اسلام عزیز فرمودند: من با اطمینان می گویم اسلام ابرقدرت ها را به خاک مذلت مینشاند.
* رضا سراج